نوع مقاله : علمی-پژوهشی
نویسنده
دانشیار پژوهشکده علوم تاریخی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسنده [English]
ظهور حکومت صفویه و تبدیل آن به یک نظام سیاسی منسجم و متمرکز به پراکندگی قدرت در اواخر سده نهمبر ایران پایان داد. اما با تغییر مذهب رسمی مشروعیت این حکومت با چالشی مهم روبرو شد. صفویه در خط مقدم رویارویی با اهل سنت قرار داشت که تعارضات گریزناپذیری برای آنها ایجاد کرده بود. مهمترین چالش منطقهای صفویه، قدرت جهانی عثمانی بود. نظریهپردازان حکومت صفوی ازاینرو تلاش داشتند برای مسالۀ مبنایی مشروعیت، پاسخی در خور بیایند، آنها برای پاسخ بدان قالبهای معرفتی متعددی پیش رو داشتند. این معاریف که حاصل سنتهایی پیشین بودند، افزون بر نظام اندیشهای ایران باستان؛ با قالبهای اندیشهای دوره اسلامی و دگرگونیهای پی در پی آن روبرو بود. ازاینرو نیاز به الگویی بود که قادر باشد تمامی این معاریف را با سازمانبندی نوین در یک ساختار جدید ارائه دهد. تنوع منابع مشروعیتساز حکومت صفوی ب افزون بر آنکه اهمیت مساله را نشان میدهد میتواند قابلیتهای حکومت را در استخدام این منابع برای تمایز از مشروعیت دورهها و اعصار پیش از خود نشان دهد. البته در مواردی نیز تفاوتهای آشکاری نسبت به دورههای سلفشان روشن خواهد ساخت. حال پرسش این است که صفویان چگونه گفتمان مشروعیتساز خود را شکل داده و منابع تاریخنگارانه چگونه آن را تبیین کردهاند؟ پژوهش با روش تبیین تاریخی منابع تاریخنگارانه و رویکرد تفسیر متن سامان یافته و این مدعا را مطرح کرده است که صفویه با استفاده از منابع موجود و متکثر مشروعیتساز که از پیش شکل گرفته، نظام مشروعیتی را بنیان نهاد که الگوی واحد «ظلاللهی» معرّف آن است .
کلیدواژهها [English]
مقالات