فرقه مرجئه در بستر سیاست و حاکمیت امویان

نوع مقاله : علمی-پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه پیام نور قزوین

2 دانشجوی دکترای تاریخ اسلام دانشگاه مذاهب اسلامی تهران، عضو هیات علمی دانشگاه البرز قزوین

چکیده

تحولات پس از رحلت پیامبر(ص)، همچنانکه بر سایر وجوه جامعه نوپای اسلامی اثر گذاشت، در پیدایش فرقه مرجئه نیز موثر بود. در این میان، جهتگیریهایی که در پی جنگ جمل و صفین پدید آمد، بر تمایلات سیاسی و مذهبی مسلمانان ازجمله آشکار شدن گرایشهای مرجئی تأثیر بیشتری داشت. مرجئه اولیه که با پرهیز از قضاوت در مورد دو جبهه علوی و عثمانی، اعلام موجودیت کرده بودند؛ بمرور توجیه کلامی مناسبی در تأیید سکوت خود بکار بستند که همانا به تعریف خاص ایشان از ایمان، یعنی نقطه ثقل تفکر مرجئی، منتهی شد. این برداشت که بر کنش سیاسی آنها تأثیر مستقیم داشت، بجریانی اثرگذار در سیر تحولات سیاسی- فرهنگی در اسلام تبدیل گردید؛ تا جاییکه همگرایی یا واگرایی آنها با حاکمیت بنی امیه و سهم ایشان در میزان مشروعیت امویان، محل بحث جدّی بوده است.
نوشتار حاضر با طرح این سوال که: رویکرد کلامی مرجئه و ماهیت قدرت در نزد ایشان در سیر تحولات سیاسی قلمرو اسلامی در خلافت اموی چه تأثیری داشت؟ بر آن است با رویکردی تبیینی-تفسیری، ضمن مروری بر بینش اعتقادی مرجئه و جایگاه آنها در مقابل جریان خوارج؛ دو دیدگاهی را که به همسویی یا رویارویی مرجئه با خلافت اموی باور دارد، مورد نقد و بررسی قراردهد.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Murji'ah Sect in the Politics and Governance of the Umayyads

نویسندگان [English]

  • hamid abediha 1
  • parastoo kolahdoozha 2
چکیده [English]

Murji'ah was one of the sects which gained popularity after the demise of the Prophet (S). Doubtlessly, the transformations which affected other aspects of the nascent Islamic society after the demise of the Prophet (S) were also at work in the emergence of Murji'ah. Meanwhile, the orientations after Jamal and Seffeyn battles affected the Muslims’ religious and political inclinationsin general, and led to the emergence of Murji'ah in particular. The early Murji'ah sect claimed its dependence via evading judgment about the two Alavid and Othmani campaigns and postponing their verdict on the subject. Gradually, its followers justified and approved their silence and tolerance rhetorically through proposing their specific definition of faith; which was the focal point of their doctrine. This doctrine, which directly affected their political acts, turned their thoughts and beliefs into one of the influential movements in the political and cultural transformations of the Islamic world. Their alignment or misalignment with the Umayyadsand their role in legitimizing Umayyad Caliphate became a serious issue. In a similar vein, the present paper aims at investigating the effects of Murji'ah rhetorical approach and the nature of power held by them on the political transformations of the Islamic territory during Umayyad Caliphate. While adopting an analytic-interpretive approach, weattempt to review the theological view of the Murji'ites, clarify their position against the radical Kharijites, and critique the two conflicting views concerning the Murji’ah’s advocacyof oropposition to Umayyadcaliphate. The findings of the study reveal that, contrary to the assumptions that representthe political directions of the Iraqis against Damascus, Murji'ah was a dominant trend formed in Iraq and itsspecific political orientation played an important role in stabilizing the status of the Umayyads and the political base of Damascus.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Keywords: Murji'ah sect
  • Umayyad caliphate
  • the Kharijites
  • Iraq
  • Damascus