جایگاه خلیفه و فرمان‌روایان ایرانی در تاریخ‌نوشته‌های ایرانیان

نوع مقاله : علمی-پژوهشی

نویسنده

دانشیار پژوهشکدة تاریخ، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی

چکیده

موضوع جایگاه خلیفه و حکومتگران ایرانی در تاریخ‌نوشته‌های مورخان ایرانی، با تعلق حق خلافت به مدعیان آن آغاز می‌شود و سپس با بحث تقسیم قدرت معنوی و دنیوی خلفا و انتقال قسمتی یا تمامی آن به حکومتگران ایرانی ادامه می‌یابد. مورخان، در این مرحله، از نظریه‌پردازی‌های فقهای مذاهب برای توجیه لزوم و بیان چگونگی انتقال قدرت دنیوی خلیفه سود جستند. این بحث، با گذشت زمان و با تأثیر‌پذیری از حکمت عملی، بخشی از اندیشۀ ایرانیان پیش از اسلام دربارة آیین ملک‌داری، به واگذاری قدرت معنوی به علمای دین و حکومتگران ایرانی، انجامید. منظور از پرداختن به این مقاله نشان‌دادن چگونگی تأثیر‌پذیری مورخان از وضع سیاسی و فکری جامعه و تأثیر‌گذاری آن در نوشتارهای تاریخی است. به‌‌طوری‌که، در بررسی سیر تحول نگاه مورخان به جایگاه خلیفه و حکومتگران، می‌توان به تحول در اندیشۀ متفکران نسبت به جایگاه خلیفه و حکومتگران و علل آن پی ‌برد.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

The Political Status of Caliph and Sultan as Reflected in Persian Historical Texts

نویسنده [English]

  • Parvīn TurkamanīAzar
Associate Professor of History, the Institute for Studies in Humanities and Cultures, Tehran
چکیده [English]

This paper deals with a challenging concept in Perso-Islamic medieval politics: the political status of caliph and sultan as maintained by Iranian cultural elite in medieval periods. To give an explanation of the concept, it has concentrated on the Iranian medieval history writers and the historical texts produced by them during early and medieval Islamic periods. As the author put it, the first generation of these Iranian historians mostly concerned with the concept of Islamic caliphate and who would be qualified to enjoy this authority. But in later periods historians tried to set a distinction between the concepts of caliphate and sultanate. In other words, they begin to make a new definition of caliphs’ ubiquitous authority through dividing it into two parts: political and religious. Then, they gradually transmitted a part of the political part to the sultans and emirs who managed the country’s material sources as actual governors. In this theoretical manipulation they employed a vast and divers range of sources including Islamic law and traditions and pre-Islamic Persian political thought which reflected mostly in the Persian genre of mirrors for princes. The main purpose of this paper is to show how Iranian medieval history writers affected by the social and intellectual context in which they has been writing and the ways through which this mentality expressed in their texts.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Caliphs
  • Iranian governors
  • political structure
  • political law
  • Iranian administrational legacy
  • Hikamt-I ‘Amalī
  • Iranian history writers