مبانی تاریخ‎نگری در اندیشة مورّخان شیرازی از سقوط دولت ایلخانی تا پایان تیموریان

نوع مقاله : علمی-پژوهشی

نویسنده

استادیار پژوهشکدۀ تاریخ، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی

چکیده

این مسئله که چگونه اندیشۀ مورّخان شیراز از سقوط ایلخانان تا پایان دورۀ تیموریان به انعکاس ویژگی‌های مهم اندیشة دینی ـ سیاسی یعنی اندیشۀ دینی (خلافت‎محوری) و اندیشۀ سرزمینی (ایران‎مداری) در پرتو متون تاریخ‎نگارانه پرداخته‎اند، محور مقالۀ حاضر را تشکیل‎می‎دهد. روش پژوهش مناسب در ارتباط با مسئلۀ فوق عبارت از تحلیل معناکاوانه از درون گزاره‎های تاریخی موجود در منابع تاریخ‎نگاری است. دستاورد نهایی در تحلیل و ارزیابی مسئله در چند محور قابل طرح است: 1. مورّخان شیرازی در آثار خود «عدالت‎محوری»، «رفع ظلم حاکمان» و «حفظ تمامیت ارضی» را اساس اندیشه قرارداده‎اند تا در پرتو منابع نوشتاری، ضمن حفظ حیات فرهنگی ایران، به بازتولید وحدت سرزمینی ایران در برابر تهدیدات زمانه بپردازند؛ 2. این مورّخان در آثار خود در خلأ به‎وجودآمدۀ ناشی از سقوط مرکزیت دارالاسلام (بغداد) به جایگزین‎کردن «نظریۀ‌ سلطنت» به جای «خلافت غایب» پرداخته و تمرکزگرایی را از طریق تأکید بر اشتراک دینی به عنوان مبنای تاریخ‎نگاری خود مورد توجه قراردادند؛ 3. در اثر غلبۀ رویکرد ترکیبی ایرانی ـ اسلامی، عمدة تاریخ در اندیشة این مورّخان توجه و تأکید بر تاریخ «شاهان و پیامبران» است و بر این مبنا در صدد مشروعیت‎بخشی به حاکمان محلی هم برآمدند، زیرا وجود آنان برای رفع تهدیدات مؤثر بود و این کار را به‎رغم منشأ غیرایرانی حاکمان انجام‎می‎دادند که حکومت متمرکز هویت‎بخش از هرج‎ومرج و ناامنی و بی‎عدالتی بهتر بود؛ 4. در این مقطع تاریخی، مورّخان شیرازی آگاهانه بر وحدت معنایی واژه‌های «سلطان»، «امام»، و «خلیفه» تأکید داشتند و به بازتاب این مفاهیم در آثار خود پرداختند که این امر با توجه به جغرافیای فرهنگی شیراز به مثابۀ پایگاه مقاومت فرهنگی هویت ایرانی در برابر فرهنگ اقوام مهاجم اهمیت داشت. مورّخان بر اساس اقتضائات تاریخی زمانۀ خود به بازتولید نظام سیاسی متمرکز به مثابۀ یکی از مؤلفه‎های سنّتی سازندۀ هویت ایرانی و مبنایی جهت دفع خطرها پرداختند

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Basics of Historical Perspective in Shirazi Historians' Thought from the Fall of Ilkhanid Government to the End of Timurids

نویسنده [English]

  • Mohammad Amir Ahmadzadeh
چکیده [English]

The question of how Shirazi historians (from the fall of the Ilkhanid Government to the end of Timurids) have reflected important characteristics of religious-political thought, namely religious thinking (Focus on the originality of the idea of the Caliphate) and the idea of a homeland (Iran-oriented) based on historiographical texts account for the main axis of the present paper. Appropriate research methods in relation to the issue are explanatory analysis in historical statements of historical sources. The final outcome of the assessment may be based on the following: 1) Shiraz historians concentrated on highlighting some historical, political and religious concepts such as "Axis of Justice", "oppression of the rulers" and "territorial integrity", so that in light of written resources, they could reproduce Iran's territorial unity against threat strokes, while maintaining cultural life. 2) These historians began to replace "approach the throne" instead of "Caliphate Away" in the position of vacuum that was created by the collapse of the centrality of Islam (Baghdad). As a result, they centralized on these goals by emphasizing religion as the basis and historical factor of social unity in their sources. 3) As a result of the prevalence of the Iranian-Islamic hybrid approach, these historians mainly focused on the history of "Kings and Prophets". On this basis, they began to legitimize local authorities, because their presence was essential to eliminate. They did this despite the non-Iranian roots of the rulers, because centralized government was better than chaos, insecurity, and injustice. 4) At this juncture in history, Shirazi historians highly stressed the unity in the meanings of such words as "sultan", the "Imam" and "Khalifah". They further reflected these concepts in their works. Due to the cultural geography of Shiraz, its importance was like a base for cultural resistance of the Iranian identity against the culture of invading peoples. Based on historical requirements of their own time, these historians set on focusing on the reproduction of the political system as a component of traditional Iranian identity and as a basis to eliminate dangers

کلیدواژه‌ها [English]

  • Historiography
  • theory of monarchy
  • Shiraz historical geography
  • cultural identity
  • Shiraznameh