پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
جستارهای تاریخی
2251-7766
2383-0808
6
1
2015
09
21
تکاپوهای سیاسی ـ اجتماعی ذهبیه از سقوط اصفهان تا برآمدن قاجاریه (1135-1210ق)
1
22
FA
هادی
پیروزان
دانشجوی دکتری تاریخ، دانشگاه شیراز
h.pirouzan1445@yahoo.com
محمدعلی
رنجبر
استادیار تاریخ دانشگاه شیراز
ranjbar@shirazu.ac.ir
سلسله ذهبیه با داشتن پیشینه حمایت همه سویه از حکومت صفوی (907-1135ق)، به ناگهان با سقوط اصفهان و حوادث پس از آن، از جمله روی کارآمدن حاکمیت افشاریه و زندیه (1149-1209ق)، روبرو گردید. سیر فعالیتهای اجتماعی – سیاسی این سلسله در طول این سال ها، از جمله دوره هایی است که پژوهش روشمند و مستقلی درباره آن انجام نگرفته است. از این رو مسأله اصلی پژوهش حاضر هم ناظر به چگونگی تعامل و سلوک سلسله ذهبیه با حاکمیت سیاسی در طول سالیان مورد بررسی می­باشد. <br />پژوهش حاضر درصدد است با استفاده از منابع اصلی و منابع طریقتی سلسله ذهبیه، در روشن شدن این مسأله گامی بردارد. بر اساس یافته های تحقیق، طریقت ذهبیه در دوره افغان ها، در برگرداندن خاندان صفوی بر سریر سلطنت تلاش کرد، در زمان نادر شاه با توجه به سیاستهای مذهبی خاص او، این سلسله به دوران رکود و انزوا رفت. اما در عصر کریم خان با انتخاب شیراز به عنوان پایتخت و ارادت کریم خان به قطب ذهبیِ عصر خود، این طریقت دوباره اوج گرفت. از اینرو فرایند رفتار ذهبیان در پیوند با مواضع فرمانروائیهای سه گانه –افغانها، افشاریه و زندیه- شکل گرفت. مواضعی که در گستره دوری تا نزدیکی با صفویان نیز معنا می یافت.
قطب الدین نیریزی,مشروعیت,حکمت معصومیه الهیه,شیراز,افشاریه,زندیه
https://historicalstudy.ihcs.ac.ir/article_1707.html
https://historicalstudy.ihcs.ac.ir/article_1707_b997bd4329d2e7dd0e44298431924747.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
جستارهای تاریخی
2251-7766
2383-0808
6
1
2015
09
21
مجازاتهای عرفی مجرمان در عصر قاجاریه (از آغاز تا مشروطه 1209- 1324ق)
23
45
FA
جهانبخش
ثواقب
دانشیار تاریخ، دانشگاه لرستان
jahan_savagheb@yahoo.com
یکی از مأموریت­های اصلی سلسله­های حکومت­گر در ایران برای تداوم قدرت سیاسی خود، برقراری امنیت اجتماعی و مقابله با پدیده­هایی بود که آرامش و ثبات کشور را در هم می­ریخت. از این رو پدیده­هایی چون شورش­های اجتماعی، راهزنی و دزدی، بی­اعتنایی به فرامین شاه و مأموران دولت، اختلال در وضعیت ارزاق عمومی و بازار، قتل، تجاوز به عنف، بدمستی و اموری از این قبیل؛ مجازات­هایی را درپی داشت که بدون ضابطه­ی مشخصی به شیوه­های گوناگونی در محاکم عرفی یا به امر شاه، دستور حاکم و یا از سوی برخی مناصب سنتی امنیتی شهرها به اجرا درمی­آمد. بسیاری از این مجازات­ها بر مبانی فقهی و شرع استوار نبود بلکه بر اساس عرف، مصلحت­های حکومت و اختیار صاحبان قدرت قرار داشت. این شیوه مجازات­های مبتنی بر عرف در دوره قاجاریه به دلیل ناامنی­های گسترده اجتماعی بسیار بارز بود و در گزارش­های مورخان و نیز سیاحان اروپایی دیدار کننده از ایران در این دوره بازتاب یافته است. در این مقاله انواع مجازات­های مجرمان و شیوه اجرای آنها در دوره قاجاریه تا پیش از وقوع انقلاب مشروطه که تغییراتی در ساختار قدرت پدید می­آید، تبیین شده است. یافته پژوهش نشان داده است که کیفر جرایم تابع رویه حقوقی مشخص و ضابطه­مند نبوده بلکه خواست و اراده شاه و صاحب­منصبان حکومتی و تصمیم مأموران اجرایی کیفیت آن را تعیین می­کرده و غالباً با شیوه خشونت و مجازات­های سخت انجام می­شده است.
قاجاریه,امنیت,جرایم,مجازات,داروغه,فرّاش,میرغضب
https://historicalstudy.ihcs.ac.ir/article_1708.html
https://historicalstudy.ihcs.ac.ir/article_1708_b1dcf9d645b01bf6ccc6ed00af3d82fd.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
جستارهای تاریخی
2251-7766
2383-0808
6
1
2015
09
21
سامانیان و احیاء شاهنشاهی ایرانی
47
72
FA
محسن
رحمتی
دانشیار گروه تاریخ، دانشگاه لرستان
mohsenrahmati45@gmail.com
یکی از جریانهای سیاسی و اجتماعی ایران در طول قرن چهارم هجری، تلاش برای احیاء شاهنشاهی ایرانی، با انگیزههای متفاوت، از سوی حکمرانان ایرانی بود. حکومت سامانی نیز با توجه به اهداف و برنامه های خاصّ خود، تلاشهای قابل توجهی در این زمینه انجام داد. <br />این مقاله در صدد است تا با روش توصیفی- تحلیلی و از طریق به پرسش کشیدن اندک اطلاعات موجود تاریخی تا حدّ امکان تلاشهای سامانیان در رابطه با احیاء شاهنشاهی ایرانی را تبیین و روشن نماید. <br />این پژوهش نشان میدهد که در طول قرن چهارم، عوامل متعددی همچون رقابت اشراف خراسان، رقابت با بویهیان و همچنین تنش در مناسبات با خلافت عباسی، سامانیان را واداشت تا به تلاش برای احیاء شاهنشاهی ایرانی روی آورند. بنابراین، برای کسب حقانیت درقدرت خود، به دو صورت عملی و نظری، کوشیدند تا شاهنشاهی ایرانی را احیاء نمایند. اگر چه با وجود برخی موانع همچون اقتدار طبقه دینیار، حضور گسترده عربها و ترکان ، تراکم غازیان و صوفیان در قلمرو آنها، رویکرد سامانیان به احیاء شاهنشاهی ایرانی را با آنِ بویهیان متفاوت ساخت.
سامانیان,احیاء شاهنشاهی,خلافت عباسی,ماوراء النهر,خراسان
https://historicalstudy.ihcs.ac.ir/article_1709.html
https://historicalstudy.ihcs.ac.ir/article_1709_c0ce6e3e48363d224db175a7e2901dcf.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
جستارهای تاریخی
2251-7766
2383-0808
6
1
2015
09
21
میرزا ملکم خان ناظمالدوله و تأملی بر اندیشههای آموزشی او
73
88
FA
سید محمد
طاهری مقدم
استادیار گروه تاریخ دانشگاه پیام نور، رئیس دانشگاه پیام نور ایلام
mtaheree@yahoo.com
ابراهیم
بوچانی
کارشناس ارشد تاریخ ایران اسلامی، دانشگاه خوارزمی
boochani16@gmail.com
میرزاملکم­خان ناظم­الدوله از جمله روشنفکرانی است که با نگارش رساله­های متعدد در زمینه­های سیاسی، فرهنگی و آموزشی در بیداری اجتماعی ایرانیان سهمی به­سزا داشته است. درباره وی و در خدمت یا خیانت او قضاوت­های گوناگونی شده است که این داوری­های متفاوت و حتی متضاد تا حدودی به نحوه نگرش رسمی جامعه در باب ورود افکار جدید مربوط می­شود. ملکم­خان در زمینه علت­شناسی پریشانی احوال ایرانیان و راه نجات آنان مکتوبات فراوانی دارد. یکی از جنبه­های پرمحتوای افکار او، توجه به مسائل آموزشی و فرهنگی است. او در خلال رساله­هایش، ترقی غرب را در ترویج علوم و باسوادی مردم می­دانست و عقب­ماندگی ممالک اسلام را در بی­سوادی و علت بی­سوادی را در مشکلات الفبا و خط جستجو می­کرد. مقاله حاضر به بررسی آراء آموزشی ملکم­خان می­پردازد و محور اندیشه­های انتقادی او، که همان اصلاح الفبا و عرفی شدن نظام آموزشی است، دیگر مساله­ای است که مورد واکاوی قرار می­گیرد.
میرزا ملکم خان,نظام آموزشی جدید,عرفی شدن آموزش,اصلاح الفبا,آموزش نسوان
https://historicalstudy.ihcs.ac.ir/article_1710.html
https://historicalstudy.ihcs.ac.ir/article_1710_819e5a98556e5cedc9e34d8240940dc5.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
جستارهای تاریخی
2251-7766
2383-0808
6
1
2015
09
21
بررسی تطبیقی دیدگاههای تاریخنگاری اسکندربیک منشی و ملاجلال منجم یزدی
89
110
FA
شهین
فارابی
استادیار گروه تاریخ دانشگاه پیام نور
sh_farabi@yahoo.com
مهری
ادریسی
استادیار گروه تاریخ دانشگاه پیام نور
m_edrisi@pnu.ac.ir
از جمله مشکلاتی که نقد تاریخنگاری صفویه با آن مواجه است کمبود اطلاعات درباره زندگینامه، روشها و دیدگاههای مورخان و واقعه‍نگارانی است که معمولاً از میان اهل دیوان برخاستهاند. در این پژوهش، دو مورخ درباری دوره شاهعباس اول (996-1038 ه.ق)، اسکندربیک ترکمان مؤلف تاریخ عالمآرای عباسی به عنوان منشی و ملاجلال یزدی مؤلف تاریخ عباسی به عنوان منجم که هر دو سی و اندیسال را در خدمت شاه بودهاند برگزیده شدهاند. دلایل این انتخاب، معاصر بودن حیات شغلی این دو مورخ با یکدیگر، رویارویی با رویدادهای یک دوره زمانی مشخص و ارائه گزارشهای متفاوت توسط آنها می باشد. <br />این مقاله با هدف مقایسه تطبیقی سبک تاریخنگاری و دیدگاههای هر یک از دو مورخ درباره موضوعات مشترک تاریخی مشخص،ازجمله قیام خاناحمد گیلانی، نجات جان شاهعباس در سال 1001 ه.ق. سفر پیاده شاه از اصفهان به مشهد در سال 1010 ه.ق و ... به این سؤالات پاسخ خواهد داد که چه عواملی بر سبک و دیدگاههای تاریخنگاری هر کدام موثر بوده و چرا با وجود تقارن زمانی، موضوعات مشترک اندکی در آثارشان دیده میشود؟ در مجموع، دیدگاههای تاریخنگاری هر یک تحت تأثیر کمیت و کیفیت دانش تاریخنگاری آنها بوده و ویژگیهای شغلی هر یک در نوع نگاه و درک آنها از موضوعات موثر بوده است.
بررسی تطبیقی تاریخنگاری ـ اسکندربیک منشی ـ ملاجلال منجم یزدی
https://historicalstudy.ihcs.ac.ir/article_1711.html
https://historicalstudy.ihcs.ac.ir/article_1711_490aa79dfb9e68bfce3220321163bb2b.pdf
پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
جستارهای تاریخی
2251-7766
2383-0808
6
1
2015
09
21
جایگاه دانش سیاسی در برنامههای آموزشی دورة کارشناسی رشتۀ تاریخ
111
134
FA
علیرضا
ملائی توانی
دانشیار تاریخ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
mollaiynet@yahoo.com
در میان رشته­های اصلی علوم انسانی پیوندهای دانشی عمیقی میان علم تاریخ و علم سیاست وجود دارد. نه تنها در بسیاری از حوزه­های تاریخ معاصر بلکه حتی درباره­ی گذشته­های دوردست­تر نیز می­توان این پیوندها را از نظر موضوعی، معرفتی و روشی نشان داد. کاربرد فراوان واژگان، مفاهیم و موضوعات خاص علم سیاست در مباحث تاریخی از ویژگی­های تعامل این دو علم است. پیوندهای این دو حوزه­ی دانشی را می­توان از زاویه­های گوناگون بررسی کرد اما آن چه محور اصلی این مقاله را شکل می­دهد بررسی چگونگی و کاربست واژگان و مفاهیم دانش سیاست در برنامه­های آموزشی مقاطع کارشناسی رشته­ی تاریخ از بدو تأسیس این رشته تا امروز است. نگارنده با روش توصیفی- تبیینی می­کوشد این نسبت­ها را از منظر پیوند دانش تاریخ و دانش سیاست در سرفصل­های برنامه­ی آموزشی رشته­ی تاریخ مورد ارزیابی قرار دهد و با روش تحلیل محتوا بسامد و فراوانی این مفاهیم را بسنجد. نتیجۀ این تحقیق گویای افزایش تدریجی حجم درس­های هم­پیوند با دانش سیاست و کاربرد واژگان و مفاهیم سیاسی در برنامه­ی آموزشی رشته­ی تاریخ است.
رشتۀ تاریخ,دانش سیاسی,برنامۀ آموزشی,مطالعه میان رشتهای
https://historicalstudy.ihcs.ac.ir/article_1712.html
https://historicalstudy.ihcs.ac.ir/article_1712_f7dfbd2dbe80040e0e355d0323b1b4f5.pdf